جدایی و طلاق دو مفهوم حقوقی است که به پایان دادن ارتباطات زناشویی اشاره دارند و اثرات گستردهای بر زندگی افراد دارند.
این فرآیند حقوقی، زندگی زناشویی را به شکل دیگری تعریف میکند و حقوق و تعهدات افراد را متغیر میسازد و همچنین ممکن است موارد خاصی مثل تقسیم اموال، نگهداری فرزندان و پرداخت نفقه را پوشش دهند.
دلایل جدایی و طلاق متنوع هستند، از اختلافات خانوادگی و اعتبارات مالی تا عدم تطابق در ارزشها و آرمانها.
لذا این فرآیند ممکن است با چالشهای حقوقی همراه باشد و نیاز به رسیدگی به مسائل مانند تقسیم دارایی، حضانت فرزندان و تعیین نفقه دارد. از طرفی، حقوق افراد در این فرآیند باید حفظ شود تا اجرای عدالت و تضمین حقوق هر طرف به دست آید.
در طلاق توافقی، هر دو طرف زوجین با توافق یکدیگر و رضایت کامل، تصمیم به جدایی میگیرند.
این نوع طلاق سادهترین و سریعترین نوع طلاق است و نیازی به مراجعه به دادگاه ندارد.
زوجین میتوانند با مراجعه به یک دفتر اسناد رسمی، توافق نامهای را تنظیم کنند که در آن، شرایط طلاق خود را مشخص کنند.
این توافقنامه باید توسط هر دو طرف زوجین امضاء شود و به دفتر اسناد رسمی ارائه شود و پس از آن، دفتر اسناد رسمی گواهی عدم امکان سازش را صادر میکند که زوجین میتوانند با ارائه این گواهی به دادگاه، طلاق خود را ثبت کنند.
در طلاق یکطرفه، یکی از طرفین زوجین بدون رضایت طرف دیگر، تصمیم به جدایی میگیرد.
این نوع طلاق، پیچیدهتر و بسیار وقتگیر تر از طلاق توافقی است و نیاز به مراجعه به دادگاه دارد.
برای طلاق یکطرفه، زوجین باید دلایلی را برای جدایی خود ارائه دهند و این دلایل باید از نظر دادگاه موجه باشند.
دادگاه پس از بررسی دلایل زوجین، حکم طلاق را صادر میکند.
پس از اینکه با انواع طلاق را آشنا شدیم باید بدانیم که طلاق یک طرفه به دو نوع تقسیم میشود:
منظور از طلاق رجعی زمانی رخ میدهد که مرد، همسر خود را طلاق میدهد، اما هنوز عده طلاق وی (مدت زمان مشخصی که زن باید پس از طلاق منتظر بماند تا بتواند ازدواج مجدد داشته باشد) تمام نشده است.
در این صورت، مرد میتواند ظرف مدت عده یعنی طی ۳ ماه طلاق، همسر خود را به عقد خود درآورد و طلاق را رجوع کند.
طلاق بائن یکی از انواع طلاق در حقوق ایران است که بر اساس آن، رابطه زناشویی زوجین به طور کامل قطع میشود و زوجین دیگر نمیتوانند به زندگی مشترک خود ادامه دهند.
شایان به ذکر است که طلاق بائن، آثاری که طلاق رجعی بر جای میگذارد را نخواهد داشت.
من جمله اینکه زن، در طول مدت عده، حق دریافت نفقه نخواهد داشت و در صورتی که در مدت عده، یکی از طرفین فوت کند، دیگری از او ارث نخواهد برد.
در ادامه قصد داریم به طور مفصل و با جزئیات به طلاق از نوع خلع و مبارات که هر دو از انواع طلاق بائن هستند بپردازیم.
طلاق خلع نوعی طلاق در فقه و حقوق اسلامی است که در آن زن با واگذاری مالی به شوهر حاضر میشود از وی طلاق بگیرد و از قید همسری وی رها شود.
این طلاق مربوط به زمانی است که زن از شوهر به قدری تنفر پیدا کرده باشد که حاضر شود با پرداخت پول از قید همسری وی رها شود.
در طلاق خلع، زن میتواند مهریه خود را به شوهر ببخشد یا مالی معادل مهریه یا کمتر یا بیشتر از آن به او بدهد. این مال که در اصطلاح حقوقی «فدیه» نامیده میشود، میتواند پول، طلا، زمین، یا هر مالی دیگر باشد.
این عمل به این منظور است که امکان طلاق گرفتن زن بدون رضایت همسر وجود ندارد و رضایت همسر به عنوان شرط اصلی طلاق گرفتن خانم به شمار میرود.
بنابراین زن برای آن که رضایت شوهر را برای طلاق به خود جلب کند، اقدام به بذل مهریه و یا اموال دیگری میکند.
در قانون مدنی ایران، طلاق خلع در ماده ۱۱۴۶ اینگونه تعریف شده است:
«طلاق خلع آن است که زن به واسطهی کراهتی که از شوهر دارد، در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق بگیرد، اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن یا بیشتر یا کمتر از مهر باشد.»
همانطور که گفته شد طلاق خلع از اقسام طلاق بائن است. به این منظور که پس از طلاق خلع، زن و شوهر دیگر رابطه زوجیت با یکدیگر ندارند و مرد نمیتواند در زمان عده به زن رجوع کند.
مگر این که زن در زمان عده از طلاق خود منصرف و پشیمان شود، و مالی را که به مرد داده را پس بگیرد.
در این حالت مرد حق رجوع به همسر و ادامه زندگی مشترک با او را خواهد داشت و طلاق خلع تبدیل به طلاق رجعی میشود.
نکته قابل توجه مدت عده طلاق خلع میباشد که مطابق ماده ۱۱۵۱ قانون مدنی مدت زمان عده در طلاق خلع سه طُهر یعنی سه دوره پاک شدن از عادت ماهیانه است و در مورد زنانی که به دلیل بیماری یا علل دیگر جز یائسگی، چرخه قاعدگی منظمی ندارند یا عادت ماهیانه نمیشوند، سه ماه است.
برای زن یائسه مدت عده وجود ندارد و در مورد بانوان باردار، مدت عده طلاق خلع تا پایان حاملگی است.
با توجه به تعریفی که قانون مدنی از طلاق خلع ارائه داده ، شرایط طلاق خلع در قانون مدنی به شرح زیر است:
● وجود نکاح دائم: طلاق خلع تنها در نکاح دائم امکانپذیر است و در نکاح موقت امکانپذیر نیست.
● کراهت زوجه از زوج: در این مورد لازم است که زن از شوهر خود چنان کراهت و بیزاری داشته باشد که به هیچ وجه قادر به ادامه زندگی با او نباشد.
● بذل مال توسط زوجه: زن باید مالی را به شوهر بذل کند. این مال میتواند عین مهریه، معادل مهریه، کمتر یا بیشتر از آن باشد.
● قبول بذل توسط زوج: شوهر باید بذل مال توسط زن را قبول کند.
همچنین طلاق خلع باید به صورت کتبی و در حضور دو شاهد مذکر و عادل انجام شود.
در صورت تحقق این شرایط، طلاق خلع واقع میشود.
همانطور که قبل تر گفتیم طلاق خلع و مبارات، از انواع طلاق بائن است که به سبب کراهت زن از مرد (طلاق خلع)، و یا کراهت طرفین نسبت به یکدیگر (طلاق مبارات)، واقع می شود.
طلاق مبارات مثل طلاق خلع ناشی از بیزاری و کراهت می باشد با این تفاوت که در طلاق مبارات تنفر و بیزاری دو طرفه می باشد و زوجین از هم تنفر دارند.
ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی به تعریف این طلاق پرداخته است و براساس ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی :
طلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد،ولی در این صورت عوض باید زاید بر میزان مهر نباشد.
به این معنا که طلاق مبارات برخلاف طلاق خلع فدیه نمی تواند مازاد بر مهریه باشد.
سخن پایانی:
در صورت بروز اختلافات در زندگی مشترک، زن و مرد باید قبل از اقدام به طلاق، از طریق مشاوره و میانجیگری، سعی در حل اختلافات خود داشته باشند.
در صورت عدم امکان حل اختلافات، زن و مرد میتوانند با کمک یک وکیل متخصص، در مورد بهترین راه حل برای این نوع طلاق تصمیمگیری کنند.
اگر به دنبال وکیلی هستید که بتوانید با خیال راحت در تهران و شهرستان ها به او اعتماد کنید، همچنین دارای سوابق بسیار درخشان کاری بوده و از رزومه علمی بسیار قوی نیز برخوردار باشند؛ ما وکلای پایه یک دادگستری تهران، گروه مشاور و وکلای وکیلوند را به شما پیشنهاد میکنیم.
این گروه با صبر و حوصله کافی می توانند به تک تک پرونده ها به خوبی رسیدگی کنند و به شما کمک کند تا پرونده خود را به بهترین شکل ممکن پیگیری کنید و به حق قانونی خود برسید.